استپان سمنوف مترجم همزمان زبان فرانسه، مدیر مرکز مطالعات فرانکوفون آکادمی دیپلماتیک وزارت امور خارجه روسیه، عضو اتحادیه بین المللی روزنامه نگاران است. به دلیل عجیب بودن کار، او سفرهای زیادی از جمله روی موتورسیکلت انجام می دهد.

در طول وقایع شرح داده شده در زیر، به استثنای سوسک، یک نماینده واحد از جانوران محلی تحت تاثیر قرار نگرفت.
نقل قول هایی که در مقاله داده می شود همیشه دیدگاه نویسنده را منعکس نمی کند و اطلاعات موجود در آن ها توسط او از منابع باز خارجی و مصاحبه های خصوصی به دست می آید.


جمهوری دموکراتیک کنگو. بزرگترین ایالت آفریقا. اخیرا ً خصومت ها در اینجا به پایان رسیده است، اما رویارویی های خونین هنوز در سراسر خاک به ویژه در فضای داخلی کشور در حال شکستن است. بزرگترین گروه نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد (۲۳ هزار نفر) در جهان است. طبیعت سرسبز و همه فراگیر. ميمون هاي بزرگ بونوبو . عدم وجود کامل راه آهن و ارتباطات تلفنی سیمی. خودروهای اصلی خودروهای چهار چرخ درایو و موتورسیکلت های خارج از جاده هستند. تقریباً جمعیت سفیدپوستی وجود ندارد. این کشور قاطعانه برای گردشگری ورودی توصیه نمی شود.

به سبک استعماری تحت پوشش veranda ارائه می دهد نمایش نفس گیر از تپه های سبز پوشیده شده است. رودخانه عظیمی تنبلی در افق به هم زد. خورشید ابری محکوم به لغزنده شدن به سمت سطح بخار پز آب بود. "مانند یک چراغ جلو موتور سیکلت در مه،" من فکر کردم، حتی متوجه نیستم که این مقایسه در مسیر زندگی من در پایان روز تحقق.
مانور بین عینک، چامه ای به اندازه یک سگ در سراسر شمارنده نوار دوید. چشمان محکم او بر روی رودخانه بزرگ کنگو ثابت بود.

فکر خرید موتورسیکلت جدید یک سال بود که روحم را حفاری می کرد. اما انتخاب به طرز دردناکی به تاخیر افتاد، چون من یک دوست را برای همه مناسبت ها می خواستم: هم سریع و هم قدرتمند، و برای بالا رفتن از درختان. سفرهای تجاری ثابت نیز از تعیین نهایی جلوگیری کرد. می توانید هوندا آفریقای? يه اسم براي چيزي که ارزش داره!

رئیس پرسید: «آیا شما به آفریقا بوده ای؟» وقتش را صرف جرعه زدن یک کرش سیاه پوست کرد. سوال با محل اقامت ما مطابقتی ندارد. ما در قلب اروپا نشستیم، در لوکزامبورگ، در رستوران "La Buffet a Droitte" - ترجمه شده به عنوان "Fork on the Right". بر اساس قوانین این نهاد معروف، قرار بود در طول وعده غذایی در اینجا در دست راست نگه داشته شود. از روی تعجب، دست چپم را گرفتم. - "بله، من مجبور بودم - در لیبی، الجزایر، تونس، مراکش."
می خواستم "در سیشل" را اضافه کنم، اما به دلایلی خجالت می کشیدم.
-اين آفريقا نيست... شما همچنین می گویند "در سیشل". خلاصه اینکه ما در ماه ژوئیه یک مجمع اقتصادی در کنگو برگزار می کنیم. بسیاری از رویدادهای مهم برنامه ریزی شده اند. اينقدر تو اروپا گردش نکن، منو همراهي ميکني. آماده شو"

«حداقل ماهیت واقعی را خواهم دید» خوشحال شدم و دو روز بعد در مسکو مقاله ای را خواندم که در اینترنت در مورد کنگو برخی فرانسوی ها پیدا شده بود. به تعجب من، هیچ اطلاعات رسمی در مورد این کشور به زبان روسی وجود نداشت.
"طبیعت در کنگو زیبا و استقبال کننده است. در عین حال در ضخامت های جنگلی بسیار متراکم در آب و هوای گرم با سطح رطوبت بالا، برخی از خطرناک ترین حیوانات جهان زندگی می کنند، مانند پایتون، تمساح، خوک جنگلی مودار، کبرا، عنکبوت های سمی، زالوهای پروازی، کرم های غول پیکر، بسیاری از انواع دیگر حشرات تهاجمی و انگل. یک مامبای سیاه نیز وجود دارد که زهرآگین ترین مار جهان است.»
"شاید طبیعت این بار صبر کند، اما انواع قومی و غذاهای ملی احتمالا بسیار جالب است."
"در کنگو، بیش از ۷۰ ملیت چند زبانه در کنار هم زندگی می کنند، از جمله Pygmies - ظرافت انسانی کاملاً محروم از بین رفته فیزیکی. بدن ناتنی فرزندان شان که در باد تاب می دهند، خشک شده در آفتاب از ویژگی های ضروری تأمین غذای روستاهای محلی است...» یک روز قبل علیه تب زرد، هپاتیت و تب تیفوئید واکسینه شدم. آنها همچنین پیشنهاد چند بیماری برای انتخاب از, اما من مودبانه رد. مقاله را ایستادگی خواندم و سعی کردم حرکات غیرضروری انجام ندادم.
"کنگو زادگاه و خانه مورد علاقه خطرناک ترین ویروس های این سیاره است. موارد بسیار نادری از آبله بیش از عوامل ایجاد کننده مالاریا، هپاتیت و تب تیفوئید، ویروس های ابولا و ایدز جبران می شود، که حدود یک چهارم کل جمعیت را آلوده می کنند ..."
آنچه نوشته شده بود الهام بخش تمایل سخت برای غلبه بر رها کردن همه چیز و رفتن به یک سفر اکتشافی به شمال بود. با تحقق بی نتیجه بودن جستجو برای یافتن یک پایگاه اطلاعاتی و نظری، چند روز بعد رایزنی هایی را با چند نفر آغاز کردم، همان طور که معلوم شد، متخصصان.
یک کارمند آشنای سازمان ملل متحد پیشنهاد کرد: «چیز اصلی این است که با هر چهارم نخوابید.» این برای پیشگیری از ایدز است، من حدس زدم - پس از همه، تنها یک چهارم از جمعیت آلوده است.
- «ویسکی باید سه بار در روز روی معده خالی گرفته شود و همچنین در طول وعده های غذایی، قبل از هر بیرون، ترجیحاً در شب و بلافاصله پس از بیدار شدن. پنجره های ماشین را باز نکن - گرد و غبار را قورت می دهید و در آن تخم انگل وجود دارد. آیا می دانید پس از آن، در حال حاضر در مسکو، تخم انگل ها به چه چیزی تبدیل می شود؟!» در حمایت از حرف هایش، مرد سازمان ملل انگشت اشاره اش را مانند سوسیس پیچ و تاب داد.
- "دندان ها را فقط می توان با استفاده از آب معدنی بطری اروپا مسواک زد. همچنین باید پس از دوش گرفتن آبکشی شود. ميتوني غذا بخوري...". سپس یک ختنه طولانی از همه چیز وجود داشت که نه تنها می توان آن را خورد، بلکه حتی لمس کرد.

همسایه ام در گاراژ خلاصه کرد: «از چیزی نترس» به راحتی روی صندلی نشسته بودویزر، «جمعیت محلی از سفید به عنوان آتش می ترسند. این به اصطلاح "کد مرد سفید" است، یک بلژیکی غیر مسلح متفرق چند صد aborigines مسلح است.